جدول جو
جدول جو

معنی رنگ پریدن - جستجوی لغت در جدول جو

رنگ پریدن
(تَ کَ دَ)
رنگ باختن. (آنندراج). پریدن رنگ چهره از ترس یا خشم یا بیماری:
اگرچه نقش دیوارم بظاهر در گرانخوابی
اگر رنگ از رخ گل می پرد بیدار می گردم.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رنگ پریدگی
تصویر رنگ پریدگی
رنگ باختگی، بی رنگی یا زردی رنگ چهره از ترس، بیماری یا علت دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
ویژگی کسی که رنگ چهره اش از ترس، بیماری یا علت دیگر پریده باشد، آنچه رنگ طبیعی خود را از دست داده، رنگ رفته، کم رنگ شده
فرهنگ فارسی عمید
(اِ دَ/ دِ)
آنکه یا آنچه رنگ آن پریده باشد. کسی که رنگ چهره اش از ترس یا خشم یا بیماری پریده باشد. رنگ باخته. رجوع به رنگ پریدن و رنگ باختن و رنگ باخته شود
لغت نامه دهخدا
(تَ کَ دَ)
معمول رنگریزان است که چون رنگ بر مقصود سیر شود به اشیای ترش آن را بشویند تا نیمرنگ گردد، گویند رنگش را بریدیم. (از آنندراج). برهم خوردن و زائل شدن رنگ مثلاً اگر صباغان قلیا یعنی شخار زیاد بر وزن مقرر داخل رنگ سازند رنگ ضایع می شود. (بهار عجم) :
چه حرف پیش برم پیش تندی خویش
که رنگ و سمع بریده ست تیغ ابرویش.
عبداللطیف خان (از بهار عجم).
تا تیغ بدست یار دیده ست
رنگ از رخ خون من بریده ست.
خالص (از بهار عجم).
نی همین از تیغ رگهای شهیدان می برد
رنگ خون را هم ترشرویی جانان می برد.
اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
تغییر رنگ چهره بر اثر ترس یا بیماری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگ پریدگی
تصویر رنگ پریدگی
کمرنگی، رنگ پریده شدن، (صورت و غیره) : (با صورت رنگ پریده وارد شد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
((~.پَ دِ))
کمرنگ شده
فرهنگ فارسی معین
پریده رنگ، رنگ ورورفته، رنگ باخته، مات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
باهتٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رنگ پریدگی
تصویر رنگ پریدگی
Fading, Paleness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
Pale
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
pâle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رنگ پریدگی
تصویر رنگ پریدگی
увядающий , бледность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
rangi ya machungu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رنگ پریدگی
تصویر رنگ پریدگی
verblassend, Blässe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
بے رنگ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
ফিকি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
ซีด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
חיוור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
창백한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
青白い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
पीला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
bleek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
pálido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
pallido
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
pálido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
苍白的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
blady
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
блідий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
blass
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رنگ پریده
تصویر رنگ پریده
бледный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رنگ پریدگی
تصویر رنگ پریدگی
що згасає , блідість
دیکشنری فارسی به اوکراینی